توی فیلم ارمغان تاریکی یه جایی هست که مجید بعد از اینکه سارا رو با اسید سوزوندن نشسته و به زنش که خودش رو از مجید قایم میکنه نگاه میکنه، مجید چند بار پلک میزنه و یاد چهره ی قدیمی زنش می افته و یه لحظه تصمیم میگیره که بگه که بیناییشو از دست داده و توی این پلک زدن ها یکهو روی چهره ی قدیمی زن اش می مونه و تصمیم میگیره که بگه کور شده و اون چهره رو جایگزین چیزی که هست ببینه تا زنش هم احساس راحتی بکنه . چهره ,مجید ,تصمیم میگیره منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فوتبالی شو محیط ادب EXAMPLE دنیای فیلم سریال hooshemalidariran DigitApp